ماهنامه شماره 1

شهریور ماه 1404
جمعه / ۴ مهر / ۱۴۰۴ Friday / 26 September / 2025
×
کارگاه ریتمتو پیدا کن
به همت «سینوا»

کارگاه ریتمتو پیدا کن

جایزه بین المللی حنظله
با تمرکز بر آثار کودک و نوجوان برگزار می‌شود

جایزه بین المللی حنظله

نقد نماهنگ مرشد

زورخانه بی پهلوان

خواندن این نقد برای شما مخاطبین سرودکار خیلی خوبه که بتونید الگوهای مناسب کار برای خودتون رو انتخاب کنید. شعر و ملودی کار شروع شیرینی داره و فضای دلنشینی داره اما جلوتر که میریم پوچی در مفهوم شعر خودش رو به وضوح نشون میده. شعر شما رو به هیچ سمت و هدفی نمیبره و صرفا یه سری کلمات قشنگ رو کنار هم چیده
زورخانه بی پهلوان
  • کد نوشته: 1031
  • منبع: سرودپاد
  • برچسب ها

    موافق هستید که این بار نماهنگ مرشد رو نقد کنیم؟
    خواندن این نقد برای شما مخاطبین سرودکار خیلی خوبه که بتونید الگوهای مناسب کار برای خودتون رو انتخاب کنید.
    خب از شعر شروع میکنیم
    شعر و ملودی کار شروع شیرینی داره و فضای دلنشینی داره
    اما جلوتر که میریم پوچی در مفهوم شعر خودش رو به وضوح نشون میده. شعر شما رو به هیچ سمت و هدفی نمیبره و صرفا یه سری کلمات قشنگ رو کنار هم چیده
    و از اون بدتر بخشی از شعر کاملا بی معنی چیده شده کنار هم:
    بره به قربونش قلبم تو ایوونش نجف و باروونش/ علی علی علی
    قلب مگه به قربون میره؟ و بعد عبارتی میاد اینطوری که «نجف و بارونش علی علی علی» که اصلا هیچ معنایی نداره. شاعر خواسته یه فضای شاعرانه جلوه بده ولی خب با نجف و بارونش چه اتفاقی قراره بیفته ؟ دیگه اشاره نکرده.
    یا مثلا در ادامه میگه:
    چقدره شیرینه/انگاری میشینه/ مولا با مهمونش/ علی علی علی
    خب . نهایت امر چه چیزی رو میخوایم یاد بگیریم. هیچی!
    با اینکه تصویر داره در فضای زورخونه میچرخه اما تنها اتصال شعر به این فقط عبارت «مرشد ، بزن زنگو» و قسمت پایانی که اشاره میکنه «پهلوان واقعی علیه» اما هیچ اشاره ای به مفاهیم پهلوانی در شعر دیده نمیشه. اساسا چرا پهلوانی رو پس انتخاب کردیم.
    و بد تر از اون اینه که هیچ ردی از ملودی زورخانه ای یا پهلوانی هم در ملودی به گوش نمیرسه و شاعر همان سبک مدرن و تکراری خود را در اینجا ادامه داده. انگار هیچ تغییری نمیخواد در رویکرد خودش بده.
    استفاده بد از کلمات مفهومی باز هم ادامه داره که میگه «رخصت بده تا بگم با پهلوونا» اینجا که از یه بزرگ پهلوونی رخصت گرفته میشه توقع میره یه شعر بسیار اصیل یا یک محتوای بسیار غنی و پهلوانی گفته بشه اما شاعر که احتمالا توان این کار رو نداشته با «دریاب دل تنگو/ مرشد بزن زنگو» خاتمه داده
    در بحث موسیقی هم ما اتفاق خیره کننده ای رو نداریم. حتی اورتور و تکه میانی هم جریان خاصی رو رقم نمیزنه. انتظار میرفت اتصال بهتری با موسیقی زورخانه ای داشته باشیم اما صرفا در ابتدا یک نوای سنتی رو میشنویم که اگه شما تصویر رو نبینید اصلا ذهنتون سمت زورخونه نمیره.
    در تنظیم هم مشارکت بالایی از نوجوان ها دیده نمیشه. و مدام صدای تک خوانی بزرگسال روی کار هست .
    در ثانیه های ابتدایی یک اتفاق عجیب که احتمالا خطای تنظیم باشه در تنظیم قسمتی که کرال نوجوان بدون تک خوان میخونه که عدم لول صدا احتمال اینو میرسونه که لاین صدای تک خوان قطع بوده.
    اما تصویر
    یه هنر نمایی خوبی از بچه های گروه زورخانه دیده میشه. تصاویر تمیز هستن و نکته فنی ندارن اما
    از اول تا آخر نماهنگ فقط حرکات نمایشی زورخانه دیده میشه. کارگردانی هیچ سناریوی خاصی نداشته و کارگردان بیشتر نقش یک مدیرتصویربرداری خوب رو ایفا کرده.
    تقریبا تصویر حرفی برای گفتن نداره و صرفا یک سری حرکات نمایشی هست. حتی بازی با پا هم در میان اشعار و به سمت تک خوان لگد انداختن گاهی تصاویر خوبی رو خلق نکردن.
    هیچ نشان یا حرکتی از پهلوانی دیده نمیشه، هیچ داستانی از مفهوم پهلوانی و ارتباطش با امیرالمومنین ع نداریم. انگار فقط یک نفر از زورخونه خوشش اومده و گفته یک شعر و نماهنگ تو زورخونه ضبط بشه.
    حتی یه تصویر از بازوبند یا المان های پهلوانی هم آورده نشده. مثلا قسمتی که میگه «زور علی ایمانه، حرف علی قرآنه» جاداشت کمی از زندگی مومنانه یا با اخلاق پهلون نشون داه میشد در کنار یک سری حرکات کباده یا سنگ زورخانه دیده میشد.
    یک سری آیین های زورخانه ای اعم از دعا کردن، سلام زورخانه ای و احترام، بسم الله گفتن مرشد، آوردن پرچم و… اصلا به چشم نمیاد.
    به نظر میاد اینکار صرفا یک ذوق بی تعمق بصری یا شاعرانه بوده و هیچ همراهی و فکری در ادامه برای این حرکت مد نظر گرفته نشده.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *