پویش سراسری «ای ایران بخوان» در این ایام با استقبال چشمگیر گروههای سرود نوجوان و جامعه همراه شده است. در این پویش بزرگ، «صدای ایران از حنجرهی نوجوانان» سر داده میشود تا «نشاط ملی گسترش یابد، هویت ایرانی ـ اسلامی تقویت شود، و پیوندی تازه میان نسل نوجوان با آرمانهای انقلاب ایجاد گردد». در این حرکت شورانگیز فرهنگی، گروههای سرود نوجوان سراسر کشور با خلاقیت و عشق به وطن، قطعهی پرشور «ای ایران (میهن خدایی)» را اجرا میکنند تا پیامی از ایمان، غیرت و افتخار ملی را به زبان هنر به گوش جهانیان برسانن.
از سوی دیگر، تأثیر سرود در تعلیم و تربیت نسل جوان بر کسی پوشیده نیست. کارشناسان تربیتی معتقدند که فعالیت در گروههای سرود همگانی میتواند پیامدهای ارزندهای در پرورش احساس مسئولیت و تعلقخاطر ملی کودکان و نوجوانان داشته باشد. به گفته مسئولان فرهنگی، «گروههای سرود بر نوجوانان تأثیرگذارند: در مدارس و مراکز آموزشی باید گروههای سرود همگانی شود» چرا که کار برای آرمانهای بزرگ (مثل شهدا) در نوجوانان شور و انگیزهی دلی ایجاد میکند. افزون بر این، متن سرود «ای ایران بخوان» خود سرشار از مضامین ملی–مذهبی و ارج نهادن به ارزشهای عاشورایی است؛ این سرود ایران را صحنهای مقدس و آمیخته با فرهنگ مقاومت معرفی میکند، سرزمینی که «با غیرت حسینی دستان مردانش در دست خداست و آسمانش با خون شهدا سرخگون شده». بدینترتیب، اجرای این سرود در جمعهای نوجوانی و مردمی، علاوه بر ایجاد شور ملی، بار تربیتی و ارزشی قوی نیز دارد.
باید توجه داشت در شرایط فعلی اجتماعی و فرهنگی کشور، همهی ظرفیتهای فرهنگی ـ تربیتی –از نهادهای دولتی تا گروههای مردمی– باید پای کار بیایند تا دِین خود را نسبت به انقلاب ادا کنند. سرود ملی و کلیپهای تربیتی مرتبط، فرصت مناسبی است برای تقویت همبستگی ملی و پاسداشت ارزشهای انقلاب. در این میان اما واکنش نهادهای رسمی و متولیان فرهنگی در برخی موارد کند یا جدی نبوده است. برای مثال، معاونت فرهنگی هنری سازمان بسیج مستضعفین به طور رسمی فراخوان پویش «ایران بخوان» را منتشر کرد؛ در این فراخوان کلیه گروههای سرود سراسر کشور دعوت شدند تا با اجرای خودجوش سرود «ای ایران» در محافل مردمی و ارسال ویدیوی صد ثانیهای شرکت کنند. طبق این اعلام، آثار برگزیده در کانالهای رسمی پخش میشد و جوایزی نیز به صورت قرعهکشی اهدا میگشت. هرچند این اقدامات مثبت بود، اما برخی کارشناسها معتقدند نهادهای مرتبط با حوزه سرود و موسیقی، به سرعت عمل نکردند و زمان اولیه برای ساماندهی بهتر صرف شد.
اما باید توجه داشت این اقدام مثبت بعد از فراخوان رسمی مجموعه غیردولتی سرودکار اتفاق افتاد. «مرکز سرودکار» خودجوش اقدام به برگزاری پویش «ای ایران بخوان» کرد. این مرکز که پیشتر در زمینه تولید و اشتراکگذاری آثار سرود فعالیت داشته، از طریق کانالهای اجتماعی خود گروههای سرود نوجوان را تشویق کرد تا فیلم اجرای «ای ایران» را ارسال نمایند.تا فیلم های این پویش را با همکاری رسانه ملی به پخش برساند به عنوان نمونه، یک پست رسمی مرکز سرودکار در شبکه پیامرسان از ارسال فیلمهای گروههای سرود مختلف در نقاط گوناگون کشور خبر میدهد و به گروههای علاقهمند اطلاع میدهد: «شما هم در لبیک به رهبر عزیزمان میتوانید ای ایران بخوانید و برای ادمین ارسال کنید!» این فراخوان ساده و سریع، بدون نیاز به ساخت اثر نو و با کمترین تشریفات، امکان مشارکت سریع نوجوانان را فراهم آورد.
تفاوت اساسی دو رویکرد در نحوهی اجرا و ساخت محتوا نهفته است: در روش خودجوش سرودکار، نیازی به تهیه فایل رسمی صوتی یا تولید کلیپ اختصاصی نیست و تأکید بر اجرای زنده و مردمی سرود است؛ اما در فراخوان رسمی بسیج، پیشتر فایل صوتی و متن سرود در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفته و انتظار ارسال نماهنگ است این دو مدل هر کدام مزایا و معایب خود را دارند:
روش خودجوش (سرودکار): سرعت عمل بالا و هزینه اندک در تولید محتوا، انگیزهبخشی مردمی و ایجاد حس مشارکت آسان. نقطهضعف آن پوشش نسبتاً محدودتر رسانهای و فقدان امکانات فنی حرفهای است.
روش رسمی (بسیج): بهرهگیری از امکانات و شبکه گسترده سازمانی، توجه رسمی رسانهها و پشتیبانی مالی/جوایز. ضعف عمده آن پیچیدگی اداری، نیاز به زمان تولید و ارسال آثار، و احتمال کاهش آزادی عمل هنری شرکتکنندگان است.
سایر نهادهای فرهنگی: وزارت فرهنگ و ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، ادارات کل فرهنگ و ارشاد استانها و حتی رسانه ملی میتوانستند پیشاپیش هماهنگی کنند تا فضای گستردهتری برای این پویش فراهم شود. در این حرکت هماهنگ، توان فرهنگی و تبلیغاتی کشور مؤثرتر به کار گرفته میشد.
نتیجهگیری: پویش «ای ایران بخوان» نشان داد چگونه یک سرود ملی میتواند با مشارکت نسل جوان، همزمان هم شور ملی ایجاد کند و هم ارزشهای تربیتی را منتقل سازد. استقبال چشمگیر نوجوانان از این حرکت، نشاندهنده نیاز جامعه به فرصتهای جذاب برای ابراز هویت ملی و انقلابی است. اما تجربهی پیشآمده وظیفهی متولیان رسمی را سنگینتر میکند؛ انتظار میرود نهادهای مرتبط برای پشتیبانی از اینگونه پویشهای مردمی، برنامهریزی منسجم و واکنش سریعتری داشته باشند. در پایان، این پویش تمرینی ارزنده است که ضروری است با تقویت همافزایی و استفاده از همه ظرفیتهای فرهنگی کشور، استمرار یابد و ماحصل آن، پاسداشت هرچه بیشتر دستاوردها و آرمانهای انقلاب باشد.