ماهنامه شماره 2

مهرماه 1404
شنبه / ۲۲ آذر / ۱۴۰۴ Saturday / 13 December / 2025
×
جشنواره بین‌المللی حنظله تا ۱۵ مهر تمدید شد
فرصت نهایی برای تولیدکنندگان محصولات فرهنگی مقاومت

جشنواره بین‌المللی حنظله تا ۱۵ مهر تمدید شد

کارگاه ریتمتو پیدا کن
به همت «سینوا»

کارگاه ریتمتو پیدا کن

زنگ پایان هجدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان با ۲۷۳ برگزیده
جشنواره هجدهم موسیقی ملی جوان به پایان رسید

زنگ پایان هجدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان با ۲۷۳ برگزیده

وقتی رنگ و شادی، محتوا را نمی‌پوشاند

روزهای مدرسه: پوسته‌ای رنگارنگ، تهی از معنا

نماهنگ «روزهای مدرسه» تصویری شاد و تمیز ارائه می‌دهد، اما محتوا و شعرش تهی است و موسیقی آن یکنواخت و بی‌خطر است. اثر بیشتر شبیه یک آکادمی رویایی است تا نمایشی واقعی از مدرسه.
روزهای مدرسه: پوسته‌ای رنگارنگ، تهی از معنا
  • کد نوشته: 1176
  • برچسب ها

    هر سال با آغاز مهر، فضای موسیقی و سرود کشور شاهد انتشار چند نماهنگ ویژه مدرسه است. امسال هم چهار اثر شاخص با عنوان‌های «ضربان مدرسه» تولید مرکز موسیقی صداوسیما، «ای ایران ویژه مدارس» تولید اداره آموزش و پرورش، «روز مدرسه» اثر مشترک گروه های سرود در مرکز سرودکار و «روزهای مدرسه» تولید ماوا منتشر شد. در این یادداشت قصد داریم کمی دقیق‌تر به آخرین مورد، یعنی «روزهای مدرسه» بپردازیم؛ اثری به سفارش مرکز «مأوا» با شعر مهدی استخر، تهیه‌کنندگی صوت طاها چوگان‌باز، تنظیم احسان جوادی و کارگردانی محمدامین افشاری.

    از همان ابتدا شناسنامه اثر به‌نوعی نشانه‌هایی از مسیر کار را فاش می‌کند. مأوا معمولا به دنبال شور و نشاطی تازه است، چوگان‌باز به سراغ ملودی‌های شیرین می‌رود، جوادی همان تنظیم همیشگی‌اش را عرضه می‌کند و افشاری هم تلاش می‌کند ردپایی از سبک مهران علوی در کارش باشد.

    شعر و ملودی: لالاییِ بی‌معنا

    از شعر چیزی در ذهن نمی‌ماند. تنها تکه‌ای که به یاد می‌آید همان «لالالالالا»ی ملودیک است! این هماهنگی عجیب شعر و تصویر در «هیچ نگفتن» یکی از ویژگی‌های خاص اثر است: دو بخش که دست به دست هم داده‌اند تا مفهوم خاصی به مخاطب منتقل نشود.

    ملودی اصلی برای شنونده‌های قدیمی آشناست و تا حدی دلنشین، اما سؤال اینجاست: آیا برای نسل کودک و نوجوان هم همین حس را دارد؟ تردید جدی وجود دارد.

    تصویر: تمیزیِ مصنوعی

    نماهنگ در تصویرسازی تمیز عمل کرده است. رنگ‌ها شادند، قاب‌ها روشن و تدوین نسبتا روان. اما همه چیز بیش از حد رویایی است: ماه و ستاره، ابرهای سفید، دوستی‌های بی‌دغدغه، و حتی برادری که با وسواس مقنعه خواهرش را صاف می‌کند و بعد جعبه تغذیه را به او می‌دهد. نتیجه؟ تصویری که بیشتر شبیه تبلیغ یک آکادمی رویایی است تا مدرسه‌ای واقعی.
    فیلم‌برداری خوب است و حتی شبیه‌سازی کارهای مهران علوی در جاهایی جواب داده. اما سناریو مصنوعی، بازی‌های غیرضروری و شادی‌های بی‌منطق، همه‌چیز را خراب می‌کند. نتیجه؟ مدرسه‌ای که بیشتر به یک شهر بازی رنگارنگ شبیه است تا جایی برای درس خواندن و تجربه‌ی واقعیت‌های اجتماعی.
    برای دانش‌آموزی که هر روز با چالش‌های واقعی مدرسه، سختی ارتباط با همکلاسی‌ها و فضای نه‌چندان تزئینی محیط آموزشی مواجه است، این نماهنگ می‌تواند بیش از آنکه دلگرم‌کننده باشد، سؤال‌برانگیز شود: «نکند ما داریم اشتباه می‌کنیم و مدرسه باید همین‌قدر رویایی باشد؟»
    در تصویر همونطور که گفتیم تصاویر تمیز و تصویربرداری خوبی میبینیم که اگه شناسنامه اولش نبود حس تولیدات مهران علوی به خودش داشت. حتی فونت شناسنامه هم تا حدی تقلید از سبک این کارگردان معروف است. تا ۱ دقیقه اول سناریویی مصنوعی و نه چندان جذاب رو دنبال میکنیم. پسرهایی که انگار خودشان در مسیر مدرسه اند البته با اسکیت و دوچرخه! جلوی مدرسه دخترانه می ایستند و در زمانی که همه ذهن ها معطوف به کار دیگری توسط این پسران است میبنیم که ذهنمان برداشت نادرستی کرده و این پسرها فقط در حال سپری کردن زمانی طولانی برای آماده سازی خواهر کوچکتر یکی از دوستانشان هستند. برادر بسیار سخت تلاش میکند تا گوشه مقنعه خواهرش را صاف کند و در نهایت ناگهان یک ظرف تغذیه به دستش میبنیم که به خواهرش میدهد… هر چقدر تصویر و ملودی خوب میبنیم انگار شاعر و نویسنده نخواسته اند زمان زیادی رو صرف محتوای کار کنند.

    موسیقی: ریتم تکراری

    تنظیم احسان جوادی بار دیگر نشان داد که او علاقه چندانی به تجربه‌گرایی ندارد. یک ریتم ساده از ابتدا تا انتها کشیده می‌شود و جز چند تغییر کوچک در میانه، هیچ خبری از تنوع یا خلاقیت نیست. درست همان چیزی که از نام او انتظار داشتیم: کاری بی‌خطر، بی‌ریسک و در نتیجه بی‌ماندگاری.

    نتیجه‌گیری

    «روزهای مدرسه» نمونه‌ای است از آثاری که همه اجزایش در سطحی تمیز و قابل‌قبول حرکت می‌کنند، اما در عمق هیچ چیز تازه‌ای برای گفتن ندارند. شادی‌های بی‌مورد، فضای غیرواقعی مدرسه، رفتار اغراق‌شده معلم و موسیقی یکنواخت، همگی دست به دست هم داده‌اند تا اثری رنگارنگ و درخشان به چشم بیاید، اما در باطن چیزی جز پوسته‌ای توخالی نباشد.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *