ابلاغیه اخیر صداوسیما مبنی بر عدم پخش گروههای ترکیبی پسرانه–دخترانه، موجی از واکنشها را در فضای سرود برانگیخت. برخی آن را تصمیمی درست و ضروری دانستند و برخی دیگر مخالف جدیاش بودند. اما فراتر از موافقتها و مخالفتهای صفر و صدی، باید واقعبینانه به موضوع نگاه کرد.
سرود، بیش از آنکه یک اجرای هنری برای مخاطب باشد، بستری تربیتی برای اعضای گروه است. جذابیت عضویت در سرود تا حد زیادی به «دیده شدن» بازمیگردد؛ فرصتی که نوجوان احساس میکند صدایش، حضورش و تلاشش دیده میشود. این دیده شدن، بهویژه برای دختران که ذاتاً میل بیشتری به دیده شدن دارند، در آغاز دوره عضویتشان انرژیبخش و انگیزهساز است. اما مشکل از جایی آغاز میشود که پس از گذران چند سال توانمندی، به دلیل تغییر سن و اقتضائات فردی، این امکان بهیکباره از آنان گرفته میشود. چنین شوکی میتواند ضربه روانی و عاطفی جدی به دختران وارد کند و حتی مسیر تربیتیشان را منحرف سازد.
از سوی دیگر، تجربه نشان داده گروههای ترکیبی، هرچند در ظاهر منظم و هماهنگ، اما در باطن بستر ارتباطات ناخواسته و توجههای ریز بین اعضا میشوند. ریتم اجرا، پوشش، نزدیکی در تمرین و اجرا، همگی زمینههایی هستند که برای نوجوانان در سن حساس بلوغ، چندان بیتأثیر نیستند. اینجاست که باید پرسید: آیا هدف ما از سرود، صرفاً یک اجرای پرزرقوبرق و دیده شدن بیشتر است، یا تربیت و سلامت روحی اعضای گروه؟
اگر تربیت مهمتر از دیده شدن باشد، توصیه جدی آن است که مربیان و مسئولان از تشکیل گروههای ترکیبی بپرهیزند و در عین حال، برای گروههای دخترانه مسیرهای جایگزینِ دیده شدن و اثرگذاری را طراحی کنند؛ مسیرهایی که هم انگیزه بماند و هم شخصیتها آسیب نبینند. سرود باید پلی برای رشد باشد، نه میدانی برای مقایسه و رقابت در معرض نگاهها.
دیدگاهتان را بنویسید